
«من از خانوادهای فقیر هستم. میخواهم کسبوکاری را شروع کنم و به خانوادهام کمک کنم. ولی وقتی کارآفرینان موفق را میبینم که در تلویزیون و فیلمها نشان داده میشوند، به نظر میرسد دروغگویی، تقلب و پیچاندن مردم، راه موفقیت در کسبوکار است. نگران هستم. آیا من هم باید از این کارها بکنم؟» اینیک نمونه از سوالاتی است که در ابتدای راه برای کارآفرینان جوان ممکن است پیش بیاید؛آنها که برای مدت زیادی تحت تاثیر رسانهها و خبرهایی در مورد بانکهایی خصوصی که حق مشتریانشان را ضایع کردهاند، قرار گرفتهاند، ذهنیتی منفی نسبت به کارآفرین بودن و ثروتمند شدن پیدا کردهاند.
اما واقعیت چیز دیگری است؛ قطعا برای خوب بودن در کسبوکارتان نباید آدم بدی باشید. ولی راه موفقیت در کسبوکار، به خصوص در کسبوکارهای کوچک، دامهای زیادی دارد با وسوسههای زیاد برای انجام کارهای غلط. عده کمی هستند، که بعضی وقتها از مسیر درست منحرف میشوند و تعداد کمی هم هستند که ذات بدی دارند و به نظر میرسد از ضربه زدن به بقیه لذت میبرند. این انسانهای فاسد نشان دادهاند که با بیرحمی میشود به موفقیت رسید. ولی اگر به زندگیشان توجه کنید، متوجه میشوید راهی که انتخاب کردهاند آسانتر، سریعتر یا با رضایت بیشتر نبوده است.
وقتی کسبوکارتان را از راه نادرست گسترش میدهید، شخصیتتان آلودهی این عملکردتان میشود. شما نسبت به رقبا احساس حسادت خواهید کرد، اعتمادتان را به کارمندان از دست خواهید داد و تقریبا به هر کسی که با شما معامله میکنید مشکوک خواهید بود. به این خاطر که تصور میکنید همه مثل شما فکر میکنند. با گذشت زمان خودتان را در حال تلاش مداوم برای باقی ماندن در کسبوکار میبینید.
موفقیت نتیجهی این موارد است:
- کار سخت
- ساعات طولانی کار کردن
- توانایی تمرکز
- دانش بازاریابی
- تمایل برای ادامه دادن راه در صورت مواجهه با مشکل
تمام کسانی را که به آنها ضربه زدهاید، شما را در یادشان خواهند داشت. به روشهایی پنهان ولی قدرتمند، هر کاری که از دستشان بربیاید، انجام خواهند داد تا از شما انتقام بگیرند؛ هر کاری مثل خرید نکردن از شما، بدگویی کردن از شما در اینترنت، گزارش کردن شما به مقامات قضایی یا حتی سر به نیست کردنتان. تاجران دانا میدانند که اعتماد و وفاداری کسب شده، راه طلایی موفقیت را برایشان هموار خواهد کرد. با گذشت هر سال، هر دلار از درآمدشان، به خاطر روابطی که در طول مسیر به وجود آوردهاند راحتتر به دست خواهد آمد.
رفتار عادلانه با مردم مثل گذاشتن پول در بانک و گرفتن سود آن است. با گذر زمان حسابتان بزرگ و بزرگتر میشود و در نهایت به میزان قابل توجهی زیاد میشود. وقتی این اتفاق بیفتد دیگر احتیاجی به زیاد کار کردن ندارید، چون پسانداز زیادی از حسننیت دیگران دارید.
یک اخطار: رفتار عادلانه و خوب برای ۹۵ درصد از افرادی که با آنها روبهرو میشوید، موثر است. برای ۵ درصد دیگر چارهای ندارید جز این که از آنها فاصله بگیرید.
ده فرمان برای موفقیت در کسبوکار
۱٫ همیشه حق با مشتری است حتی وقتی اشتباه میگوید.
۲٫قول چیزی را که میدانید از عهدهاش برنمیآیید، ندهید.
۳٫به قراردادهای شفاهی به اندازهی قراردادهای کتبی احترام بگذارید.
۴٫موقع مذاکره دنبال معاملهای باشید که به اندازهی خودتان برای طرف مقابل هم سودمند باشد.
۵٫اگر معاملهای به ضرر طرف مقابل و به سود شما باشد، شرایط را طوری عوض کنید که برای او هم عادلانه باشد.
۶٫همیشه به کارمندانتان به میزان ارزششان یا بیشتر حقوق بدهید. اگر الان امکانش را ندارید، هر چقدر میتوانید به آنها پرداخت کنید با قول این که بعدا جبران خواهید کرد.
۷٫دانش تجاریتان را با همه، حتی رقبا در میان بگذارید.
۸٫هیچوقت درگیر شایعات نشوید.
۹٫هیچوقت به خاطر این که میتوانید، از تامین کنندگان سواستفاده نکنید.
۱۰٫هیچوقت به دیگران اتهام نزنید وسعی کنید از دعوی قضایی دوری کنید.