
هر چند امور مالی نباید بزرگترین اولویت ما در زندگی باشند، ولی ارزش پول نقش مهمی در زندگی دارد و باید آن را به شکلی که هست در نظر بگیریم: یک ابزار. همان طور که زیگ زیگلر میگوید: «پول همه چیز نیست، ولی جایگاهش همان بالاست؛ درست کنار اکسیژن!»
پول، ابزاری است که بسته به نوع استفادهی ما از ارزش پول ، میتواند زندگی را سرشار از لذت و شادی کند یا خرابکاری به بار بیاورد و ما را به راه انحراف ببرد. به همین خاطر در این مطلب میخواهیم در مورد به کار بستن بعضی اصول سادهی ارزش پول صحبت کنیم و به شما بگوییم که اگر پول به عنوان ابزاری برای بهبود زندگی خودتان و دیگران به کار گرفته شود، چه کارهای خوب و دستاوردهای مهمی به بار خواهد داد. جان وزلی میگوید: «تا جایی که میتوانید پول درآورید، تا جایی که امکان دارد پسانداز کنید و تا حد ممکن ببخشید.» کسی که سعی کند با دنبال کردن اصول درآمد، پسانداز و ببخشش بیشتر، زندگیاش را در تعادل نگه دارد، میتواند از خیلی تنشها و مشکلات دوری کند.
پول داشتن موضوع فوقالعادهای است، به شرطی که زندگیتان تعادل داشته باشد و بتوانید دیدگاه درستی در زندگی داشته باشید. این موضوع مهمی است که پول ما واقعا به خودمان تعلق داشته باشد، نه این که به هر روش دیگری آن را به دست آورده باشیم. به قول فریدریش نیچه: «بهتر است بدهکار باشیم، تا این که با پولی مهر و نشان ما بر آن نیست بدهی خود را بپردازیم.» اولین روش برای مطمئن شدن از تعلق داشتن پول به خودمان این است که از وضعیت قرضها و بدهیهایمان باخبر شویم.
آمریکاییها، مثل خیلی از ملیتهای دیگر، بیش از پیش درگیر وام و بدهی هستند. اگر این ضربالمثل قدیمی یادمان باشد، عملکرد بهتری در این زمینه خواهیم داشت:« بدهکار، همیشه بندهی طلبکار است.»
وقتی بدهی دارید، یعنی به کسی مدیون هستید و به همین خاطر آن فرد تا حدی میتواند شما را در کنترل خودش بگیرد. در واقع انگار که شما بندهی آن فرد هستید. آزادی مالی به هیچ وجه این طور نیست. جالب است که این موضوع را در مورد وام و قرض بدانید که خیلی از افراد باهوش اصلا وامی نمیگیرند. بنابراین، جیم ران توصیه میکند که برای داشتن آزادی مالی پنج مورد زیر را به کار ببندید.
-
ذهنیت درستی داشته باشید:
وقتی بحث وام و بدهی پیش میآید، تنها ذهنیت درست مخالفت بیرحمانه با این قضیه است! باید بدهی را به عنوان بزرگترین دشمن امور مالیتان در نظر بگیرید. از بدهی و گرفتن وام پرهیز کنید زیرا با همان روشی که با سرمایهگذاری و پسانداز میشود ارزش پول را بیشتر کرد، بدهی هم با گذشت هر ماه بیشتر میشود و شما را بیشتر به قعر دره فرو میبرد. هم اکنون ذهنیت درست، تسویهی همه بدهیها و گرفتار نشدن دوباره در این وادی است.
-
درک بیشتری به دست آورید:
بعضیها اصلا نمیدانند چه قدر بدهی دارند. بعضیها واقعا از سرمایهی اصلیشان خبر ندارند. اگر دقیقا ندانید در حال حاضر در چه جایگاهی هستید، نمیتوانید برنامهی درستی برای آینده بچینید. اگر هدفتان این باشد که یک میلیون دلار پسانداز کنید و الان 750 هزار دلار پسانداز دارید، برنامهتان با وقتی که 100 هزار دلار بدهی دارید، فرق خیلی زیادی خواهد داشت. جایگاه الانتان را در زمینهی امور مالی بشناسید. جملهی معروف «دانش، قدرت میآورد» مصداق این قضیه است. اگر بدانید شرایط مالیتان چگونه است، قدرتمند میشوید؛ چون برنامهی آیندهتان را به شکل بهتری تدوین خواهید کرد.
-
کمک بگیرید:
همان طور وقتی که بیمار میشوید به پزشک مراجعه میکنید، برای نحوه خرج کردن خود برای پرداخت بدهی نیز باید از یک مشاور مالی کمک بگیرید. نگذارید غرورتان مانع شود. همه، بعضی وقت ها به کمک احتیاج دارند و افراد باهوش در زمان نیاز حتما از کسی کمک میگیرند. اگر بدهی دارید و برای مدیریت کردنش احتیاج به کمک دارید، کمک بگیرید. آیندهتان به این موضوع بستگی دارد.
-
کنترل کنید:
یک لحظه به مفهوم بدهی فکر کنید؛ به خصوص این کار که برای خریدن چیزی که الان بودجهی خریدش را ندارید، زیر بار قرض و خرید قسطی و اعتباری بروید. شاید دقیقا معنی این کارتان را ندانید، ولی کاری که انجام میدهید دقیقا این است:« من پول لازم برای خرید این محصول را ندارم، ولی آن قدر میخواهمش که نمیتوانم دیگر بدون آن زندگی کنم. علاوه بر این حاضرم ده تا بیست درصد هزینهی بیشتری نسبت به خرید نقد آن بدهم.» (معمولا در خرید قسطی و اعتباری باید پول بیشتری بدهید.)
این موضوع در مسئلهی «کنترل» خلاصه میشود. آیا میتوانید ضروریات زندگیتان را کنترل کنید؟ زندگیتان را تحت کنترل میگیرید؟ مسئولیت کارهایتان را به عهده میگیرید؟ میتوانید تصمیم بگیرید دیگر چیزی را قسطی نخرید تا بیشتر از این غرق بدهیهایتان نشوید؟
-
برنامهای بچینید:
برای خلاص شدن از شر بدهیها باید برنامهای داشته باشید. این برنامه باید ساده، کارآمد و قابل انجام باشد و بر اساس زندگی شخصیتان تهیه شده باشد. وقتی برنامهای کارآمد برای خودتان تهیه کردید، با تمام ابزارهای ممکن اجرایش کنید. برنامهتان باید استراتژیهای دقیقی برای خرج کردن، کسب درآمد، پسانداز و سرمایهگذاری داشته باشد. جیم ران میگوید: به وضوح یادم میآید که به آقای شوف، مربیام، گفتم:« اگر پول بیشتری داشتم، میتوانستم برنامهی بهتری بچینم.» جواب داد:«نه، به نظر من اگر برنامهی بهتری داشته باشی، میتوانی پول بیشتری به دست آوری. یادت باشد که مقدار مهم نیست. برنامهی مالیات مهم است.» به قول آن ضربالمثل قدیمی:«اگر برنامهریزی نداشته باشید، در واقع برای شکست برنامهریزی کردهاید.»
چند اصل اساسی برای خلاص شدن از وضعیت قسط و بدهی:
*تمام مخارجتان را بنویسید. این موضوع خیلی مهم است؛ چون باعث آگاهیتان میشود و وادارتان میکند تا روی تمام تصمیمهایتان دقت کنید و نسبت به خرج کردن پولتان مسئولیتپذیری پیدا کنید.
*از این به بعد به صورت ماهانه اقساطتان را بدهید تا مشمول جریمه نشوید. اگر الان این کار برایتان ممکن نیست، برنامهریزی کنید که از ماههای بعد اقساطتان را سروقت بدهید.
* مشخص کنید هر ماه تا چه حد میتوانید اقساط بیشتری بدهید تا سود کمتری بپردازید.
آیندهی مالیتان میتواند بسیار شگفتانگیز باشد و میتوانید به هر چه میخواهید برسید. یکی از بهترین میراثی که میتوانید از خودتان به جای بگذارید، این است که از نظر مالی به آزادی رسیده باشید. ولی آزادی مالی احتیاج به تحقیق و آزمایش زیاد و تصمیمهای دشواری دارد که باید برای زندگیتان بگیرید. یکی از اولین مسائلی که باید با آن دست و پنجه نرم کنید، بدهی است. اگر بدهی ندارید، عالی است. ولی اگر گرفتار بدهی هستید، زندگی تمام نشده است؛ میتوانید هنوز هم به هر چه که میخواهید برسید، ولی باید بتوانید اولویتهایتان را به خوبی مشخص کنید.