
جنرال الکتریک، ( General Electric ) شرکت خوشهای آمریکایی و چندملیتی است، که ساختمان عملیاتی آن، در سکنکتدی، نیویورک قرار داشته و دفتر مرکزی آن در فیرفیلد، کنتیکت مستقر میباشد. شروع فعالیتهای این شرکت و شکلگیری آن، در واقع به سال ۱۸۹۲ باز میگردد، که ادغام شرکت ادیسون با مشارکت توماس هاستون، شرکت جنرال الکتریک را پدید آورد و چارلز کافین به عنوان مدیرعامل شرکت تازه تأسیس یافته تا سال ۱۹۱۲ رهبری آن را بر عهده گرفت. پس از آن، تحولات جنرال الکتریک در قرن بیستم توسعه یافت تا شرکت در اختیار جک ولش بزرگ قرار گرفت.
تحولی که جک ولش در جنرال الکتریک خلق کرد، همانند سبک رفتاری سازمانی آقای هوندا در غول خودروسازی ژاپنی بود که توانست دنیای اتومبیلهای شخصی را به سیطره خود درآورد و یکی از اسطورههای صنعت اتومبیلسازی ژاپن و جهان شود. آن چه مسلم است، بزرگان صنعت به خصوص معماران عصر دیجیتال، در زندگی پرفراز و نشیب خود، با مشکلات و چالشهایی رو به رو بودهاند که بازخوانی تاریخچه فعالیت آنها، میتواند به اندازه یک دوره دکترا، برای خواننده ارزش آفرین باشد.
آنها از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۵ گفتند میخواهند رقابتیترین شرکت جهان باشند. برای عملی کردن این هدف تصمیم گرفتند در هر بازاری اول یا دوم باشند و آن دسته از شرکتهایشان را که نمیتوانند خود را به این سطح جهانی برسانند، میفروختند یا تعطیل میکردند. دربارهی این کار هیچ شک و تردیدی نمیتوانست وجود داشته باشد، زیرا بیانی مشخص و هدفی دقیق داشت و هیچ مفهوم پیچیدهای پشت آن نبود. هدف جهانی آن هم بلندپروازانه بود.
در دورانی که استراتژی شرکتها در یک پاکتنامه در دفتر مرکزی نگه داشته میشد و رسما به بیرون درز پیدا نمیکرد، شرکت جنرال الکتریک به صراحت صنایعی را که همان موقع اول یا دوم بودند را معرفی میکرد و صنایعی را هم که نیاز به اصلاح داشت زود اصلاح میشدند یا از بین میرفتند. چنین صراحتی یک شوک به مجموعه وارد کرد اما در ملموس کردن مأموریت برای کارکنانشان تأثیر شگفت انگیزی داشت، شاید کارکنان راضی نبودند بعضی از صنایع را بفروشند اما علت اینکار را درک میکردند و علنا به کسانی که در پیشبرد این مأموریت تأثیر داشتند پاداش میدادند و کسانی را که به هر دلیلی نمیتوانستند، مرخص میکردند که معمولا دلیل کنار نیامدن آنها، دلتنگی برای رونق گذشتهی کارشان بود!
در سال ۱۹۸۱ به مأموریتی کاملا متفاوت برای جنرال الکتریک رسیدند. فرض کنید پس از بحث فراوان و تحلیل عمیق فناوریهای موجود، رقبا و مشتریان به این نتیجه میرسیدند که می خواهند نوآورترین طراح محصولات الکتریکی در جهان شوند، یا فرض کنید تصمیم میگرفتند به کمک سوددهترین صنایع خود، با سرعت و دقت تمام صنایع دیگرشان را بدون توجه به موقعیتشان در بازار، جهانی کنند. هر یک از این مأموریتها آنها را به خرید و فروش صنایع خاصی ملزم میکرد و یا مجبورشان میکرد افراد مختلفی را اخراج یا استخدام کنند، اما جک از نظر فنی در هیچیک از این مأموریتها مشکلی نمیدید زیرا همه چیز مشخص و ملموس بود. بدون شک مأموریت مربوط به محصولات الکتریکی آرامش بیشتری را نیز برای کارکنان جنرال الکتریک دربرداشت. به هرحال اکثر مردم در زمینهی کاری آنها را هم همین قلمداد میکردند.
در حال حاضر، این شرکت، در فهرست فوربز جهانی ۲۰۰۰، در رتبه سوم یکی از بزرگترین شرکتهای جهان قرار دارد. اکنون این شرکت، سالانه بیش از ۱۴۰ میلیارد دلار درامد دارد و قریب به ۳۵۰ هزار نفر بهطور مستقیم برای این شرکت در سراسر جهان مشغول به کار هستند.
زمینه کاری این شرکت، از ابزار پزشکی تا نیروگاه را شامل میشود که طیف وسیعی از فعالیتهای صنعتی و خدماتی دانش بنیان را به دنبال دارد. داراییهای این شرکت، بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار میباشد که یکی از بزرگترین شرکتهای تاریخ کسب و کار قلمداد می گردد.