
جک ولش از طرفداران همیشگی و پروپا قرص مزایای صراحت بوده است. بیش از بیست سال کارکنان جنرال الکتریک را به صراحت ترغیب کرده است. از نظر جک ولش میتوان فقدان صراحت را راز کوچک اما بسیار مهم تجارت خواند. فقدان صراحت از دیدگاه جک ولش مشکل بسیار بزرگی است زیرا مانع از طرح ایدههای هوشمندانه، عمل سریع و مشارکت کامل افراد مؤثر میشود. زمانی که صراحت وجود داشته باشد، که البته هرگز به صورت کامل وجود نخواهد داشت، همهی کارها سریعتر و بهتر انجام میشود.
جک ولش وقتی از فقدان مزایای صراحت صحبت میکند، منظورش پنهان کاری عمدی نیست. منظورش این است که بسیاری از افراد، اغلب اوقات به صورت غریزی نظر خود را با صراحت بیان نمیکنند. آنها در ارتباطات خود صراحت ندارند و یا ایدههای بحثبرانگیز را مطرح نمیکنند و نظرات خود را آنطور که باید بروز نمیدهند. در عوض نظرات و انتقاداتشان را نزد خود نگه میدارند و برای اینکه دیگران ناراحت نشوند و تعارضی ایجاد نشود، سکوت میکنند، حتی برای حفظ ظاهر خبرهای بد را خوب جلوه میدهند. آنها همه چیز را نزد خود نگه میدارند و اطلاعات را احتکار میکنند. منظورش از فقدان صراحت همین است که مطلقا هم مخرب است، با این وجود فقدان صراحت در تمام جنبههای کسبوکار سرایت و نفوذ می کند.
جک ولش در بسیاری از مواقع میشنود که در ارزیابیهای عملکردی هم صراحت وجود ندارد. در واقع، آنقدر این مطلب را شنیده که همیشه در سخنرانیهایش این سوال را از حضار میپرسد:« چند نفر از شما در سال گذشته بازخوردی صادقانه و صریح دربارهی عملکردتان به شما انتقال داده است، بهطوری که بعد از جلسه دقیقا بدانید در کجای سازمان قرار دارید و برای بهترشدن چه باید بکنید؟»
در بهترین شرایط، بیست درصد دستها بالا میرود. بیشتر اوقات این رقم به ده درصد نزدیکتر است. جالب است بدانید وقتی سؤال وارونه شود و بپرسد که چند نفر ارزیابی صادقانه و صریح خود را به افرادش منتقل کرده، این رقم آنقدرها بهبود پیدا نمیکند.
زمانی که بدترین دشمنتان روش نادرست ارتباطات داخلی است، رقبای خارج از سازمان چه اهمیتی دارند؟
بیایید ببینیم صراحت چهطور به پیروزی منجر میشود. اینکار به سه طریق اتفاق میافتد.
۱: اول و مهمتر از همه این که صراحت باعث میشود افراد بیشتری وارد گفتگو شوند و بدیهی است وقتی افراد بیشتری وارد بحث میشوند، ایدهها غنیتر میشود. یعنی ایدههای بیشتری بیان و دربارهی آنها بحث میشود و در نتیجه ایدههای بیشتری برای بررسی و بهبود انتخاب میشود. همه به جای این که ساکت باشند، خود را بروز میدهند و چیزی یاد میگیرند. هر سازمان، واحد یا تیمی که افراد و ذهنهای بیشتری را به گفتگو وارد کند از یک مزیت آنی برخوردار میشود.
۲: دوم این که صراحت، سرعت ایجاد میکند، وقتی ایدهها در اختیار همه قرار بگیرد، به سرعت میتوان دربارهشان بحث کرد، آنها را توسعه و بهبود داد و بر اساس آنها عمل کرد. فرایند طرح ایدهها، بحث و بهبود آنها در یک بازار جهانی مزیت نیست، بلکه یک الزام است. اگر اینطور نباشید با اطمینان میتوان گفت که حتی یک شرکت پنج نفره در خیابان خودتان یا در شانگهای بنگلور میتواند سریعتر از شما اقدام کند، صراحت یکی از راههای عقب نماندن است.
۳: سوم این که صراحت هزینهها را به میزان زیادی کاهش میدهد، هر چند نمیتوان مقدار این کاهش را دقیقا مشخص کرد. کافی است فکر کنید تا ببینید وجود صراحت، چهقدر جلسات بیمعنی و گزارشهای بیموردی را کاهش میدهد که در آنها مشتی حرف های تکراری مطرح و تأیید میشود. به این فکر کنید که صراحت چهطور میتواند جایگزین اسلایدهای شیک پاورپوینت و ارائههای کسالتبار و جلسات خسته کننده شود. همهی کاراییها و مزایای صراحت را با هم در نظر بگیرید تا بدانید نداشتن آن برایتان اصلا مقرون به صرفه نیست.