
همه از سختیِ ترک عادتهای بد ، قدیمی و دائمی خبر داریم. ولی وقتی ما دیدگاه و نگاهمان را تغییر دهیم، عادتهایمان نیز کمکم تغییر میکنند. اغلب ما تحولی یکباره و ناگهانی را تجربه نمیکنیم. تحول و ترک عادتهای بد در اغلب ما به صورت فرآیندی تدریجی و بر اثر تغییرات نامحسوس به وجود میآید. ما فقط خودمان را به تدریج در مسیر درست قرار میدهیم و یکی دو عادت بهتر به دست میآوریم. به عبارت دیگر، عادتهای بد به نیازهای خاصی در زندگی شما رسیدگی میکنند و به همین دلیل بهتر است عادات بد خود را با رفتار سالمتر جایگزین کنید که همان نیاز را برطرف میکند.
چه چیزی ما را مجبور میسازد به کنار گذاشتن و ترک عادتهای بد و قدیمی و اقدام مؤثر برای اصلاح آنها؟ احساسات این توانایی را دارند و قدرتمندترین نیروهای درونی ما هستند. انسان، تحت کنترل احساساتش، میتواند هر کار قهرمانانه یا وحشیانهای را انجام دهد. تا حد زیادی میشود به تمدن، «مدیریت هوشمند احساسات انسانی» گفت. احساسات مثل سوخت؛ و ذهن مثل ناخدای کشتی تمدن است.
در این یادداشت 4 احساس اساسی را توصیف میکنیم که میتوانند به باورنکردنیترین کارهای ممکن بینجامد. روزی که بتوانید این احساسات را به عنوان سوختی برای رسیدن به خواستههایتان استفاده کنید، روزی است که زندگیتان را متحول خواهید کرد.
انزجار:
کسی که احساس انزجار میکند به درجهای رسیده است که هیچ راه بازگشتی برایش وجود ندارد. آماده است زندگیاش را به چالش بکشد و بگوید: «دیگر خسته شدهام.» هیچ کس کلمهی «انزجار» را از جمله کارهای مثبت نمیداند. ولی اگر این احساس را به درستی کنترل کنید، میتوانید باعث تحول زندگیتان شود. روانشناسی امروزی تأکید دارد که هیجانات از جمله هیجان انزجار و نفرت، زمانی در وجود آدمها شدت میگیرد و به حسی دائمی تبدیل میشود که افراد خیلی با آن درگیر میشوند؛ حتی در اوقاتی که افراد نمیخواهند این حس آزاردهنده در وجودشان باشد. در چنین مواقعی بیشتر افراد به جای این که این حس ناخوشایند را از خود دور کنند و تلاشی برای ترک عادتهای بد انجام دهند، میکوشند تا آن فرد، شیء یا شرایط آزاردهنده را از خود دور کنند.
احساس تأثیرگذار انزجار زمانی به سراغ آدم میآید که دیگر از همه چیز بریده است. از میان مایه بودن، از احساس بیمارگونهی ترس، درد و حقارت. جایی که ادم تصمیم میگیرد دیگر این طور زندگی نکند. هر اسمی که دوست دارید رویش بگذارید: روزِ «دیگر بس است»، «دیگر هیچوقت» یا هر چیز دیگری. هر اسمی که داشته باشد، باز هم قدرتمند است! هیچ چیز مثل احساس حال به هم زن انزجار نمیتواند زندگی تان را متحول کند.
تصمیمگیری:
تصمیمگیریهای اساسی زندگی را میشود به جنگهای داخلی تشبیه کرد، ارتشهای احساسات مختلفمان؛ چون اغلب، وقتی تحت فشار قرار میگیریم، تصمیمگیری میکنیم و وقتی به این حد میرسیم، باید با احساسات متناقضی هم که به خاطر این کار پیش میآید، دست و پنجه نرم کنیم که هر کدام دلایل و باورهای خودشان را دارند، برای تحت سلطه درآوردن ذهنمان با هم میجنگند و در این مواقع به چند راه میرسیم: دوراهی، سه راهی یا حتی بیشتر. و تصمیماتی که میگیریم، چه شجاعانه و چه از روی ترس، چه متفکرانه و چه سرسری، یا به انجام کاری ختم میشوند یا از انجام دادنش طفره میروند.
در آخر هر کاری که میخواهید بکنید؛ فقط سر چند راهی زندگیتان چادر نزنید و متوقف نشوید! تصمیمی بگیرید. تصمیمگیری اشتباه از تصمیم نگرفتن خیلی بهتر است. همه باید با درگیریهای احساسی درگیر شوید و تکلیفشان را مشخص کنید. به قول آنتونی رابینز: « آن چه سرنوشت ما را مشخص میکند، شرایط زندگی نیست، بلکه تصمیمهای ما است.»
میل و آرزو:
چگونه آرزو و خواستهای در دل انسان به وجود میآید؟ پاسخ دقیقی برای این سوال وجود ندارد چون روشهای خیلی زیادی وجود دارند. ولی دو نکته در این مورد وجود دارد که:
- الف – آرزو از درون انسان به وجود میآید، نه از مسائل بیرونی.
- ب – شاید عوامل خارجی تشدیدکنندهی آرزوی فرد شوند.
تقریبا میشود گفت هر چیزی میتواند باعث به وجود آمدن خواستهای شود. زمان بندی و آمادهسازی، نقش زیادی در این موضوع دارند. شاید یک آهنگ، یک فیلم یا حتی یک کتاب یا نوشتهای مثل همین یادداشت این آرزو را در دلتان به وجود آورد. شاید هم یک مکالمه به یادماندنی با یک دوست یا تجربهای تلخ این مکانیسم را در درونتان تحریک کند و به جایی بکشاندتان که بگویید: «من همین الان میخواهمش!»
وقتی چیزی را واقعا میخواهید و آرزوی داشتن و بودن آن را دارید برای آن شکرگزار باشید. این شکرگزاری باعث میشود باور کنید به چیزی که میخواهید میرسید. در نهایت اتفاقات خوب بیشتری در زندگیتان رخ خواهد داد زیرا با انرژی مثبت برای رسیدن به خواستههایتان تلاش میکنید و شک و تردیدها را کنار میگذارید.
پس وقتی دنبال آرزوی ناب و خالصتان هستید، بگذارید هر تجربهی مثبتی وارد زندگیتان شود. بین خودتان و تجربههای زندگیتان دیوار نکشید. چون همان دیواری که ناامیدی را به خاطر وقوع تجربیات مختلف از شما دور میکند، میتواند از تجربههای لذتبخش زندگی هم محرومتان کند. پس اجازه دهید زندگیتان با تجربیات، تحت تأثیرتان قرار دهد. شاید تجربه ی بعدی، تجربهای باشد که زندگیتان را متحول کند.
اراده:
اراده میگوید: « انجام خواهم داد.» این جمله یکی از قدرتمندترین جملات بشر است. بنجامین دیزرائیلی، دولتمرد بزرگ انگلستان گفته است: «هیچ چیز نمیتواند مانع ارادهی انسانی شود که حاضر است زندگیاش را در راه هدفش بدهد.» در واقع، وقتی کسی میگوید: « مگر این که بمیرم و انجامش ندهم.»، یعنی هیچ چیز نمیتواند جلوی این فرد را بگیرد. یک کوهنورد قهار میگوید: « من از این کوه بالا میروم. میگویند خیلی بلند است، خیلی دور و لیز است، خیلی سنگلاخ و دشوار است. ولی این کوه، کوهِ من است. من از آن بالا خواهم رفت، یا من را بر فراز آن قله میبینید، یا دیگر نمیبینید.
چون تا وقتی به قله نرسم، برگشتی در کار نخواهد بود.» چه کسی میتواند با این اراده بجنگد؟ در برابر این ارادهی آهنین، در واقع، زمان، سرنوشت و شرایط جلسهای برگزار میکنند و تصمیم میگیرند: « ما هم باید به او اجازه دهیم به رویایش برسد. او گفته یا این کار را انجام میدهد یا میمیرد!»
جیم ران میگوید: « بهترین تعریفی که تا حالا از اراده شنیدهام، از زبان یک دختر بچهای مدرسهای در فاسترسیتی کالیفرنیا بوده است. چند سال پیش داشتم برای گروهی از دانشآموزان باهوش مدرسه در مورد موفقیت صحبت میکردم. پرسیدم: « چه کسی میتواند به من بگوید اراده چیست؟» چند نفر دستشان را بالا بردند و خیلی خوب این کلمه را معنی کردند. ولی آخرین نفر، بهترین تعریف را گفت. دختری خجالتی از انتهای سالن بلند شد و آرام گفت: « فکر میکنم اراده یعنی به خودت قول بدهی که هیچ وقت تسلیم نشوی.» همین است. این بهترین تعریفی است که تا حالا شنیدهام. به خودتان قول دهید که هیچ وقت تسلیم نشوید.»
به این موضوع فکر کنید! چقدر زمان میبرد که یک راه رفتن درست را یاد بگیرد؟ چقدر به یک کودک فرصت میدهید و ناامید نمیشوید؟ هر مادری آن قدر تلاش میکند تا کودکش بالاخره یاد بگیرد به خوبی قدم بردارد و راه برود. درسی حیاتی در این قضیه وجود دارد. از خودتان بپرسید: « چقدر میخواهم تلاش کنم تا رویاهایم واقعی شوند؟» به احتمال زیاد جوابتان این است: « هر چقدر که لازم باشد.» این همهی آن چیزی است که باید در مورد این چهار احساس بدانید.