
همانطور که برای شروع هر کار تازهای نیاز به مهارت و آموزش هست، رسیدن به آرامش نیز از این قضیه مستثنی نیست و باید آن را یاد بگیریم. خوشبختانه امروزه راههای بسیاری وجود دارند که به ما یاد میدهد چگونه در شرایط شلوغ و پرتلاطم، آرامشمان را حفظ کنیم. روشهای ساده بسیار برای رسیدن به آرامش وجود دارد که در کتاب ۱۱۰ راز رسیدن به آرامش از زینب مملکت دوست به آنها اشاره شده است :
درد دل کنید.
رازداری زیاد، اغلب تنشآفرین است. گاهی احساس و مشکل خود را با دوستی رازدار و صمیمی در میان بگذارید تا احساس آرامش کنید. گاهی اوقات افراد روزگار سختی را سپری میکنند، در این شرایط بودن یک دوست حامی و دلسوز در کنار شخص لازم است. بنابراین در شرایط دشوار از سخن گفتن از مشکلات خود نهراسید و با یک دوست مشورت کنید. این کار باعث میشود که بار زیادی از دوشتان برداشته شود و احساس آرامش بیشتری کنید. این نکته را فراموش نکنید هر چقدر کمتر احساس تنهایی کنید، بهتر با مشکلات زندگی کنار میآیید.
خویشتن دار باشید.
خویشتنداری یک مکانیسم درونی است که باعث میشود فرد افکار، عقاید یا تمایلات نادرست یا زیانآور خود را که به ذهن میرسد به عمل تبدیل نکند. این فضیلت به ما یاد میدهد رفتارهایمان را تنظیم کنیم و خود را با واقعیت تطبیق دهیم نه واقعیت را با خود. یاد بگیریم چگونه برخی رفتارهای خودمان را مهار کنیم و با یک سری راه و روشهای مفید میتوانیم این کار را انجام دهیم. خویشتنداری و یا مهار خویشتن هسته اولیه اعتمادبهنفس است و در واقع فضیلتی است که به ما یاد میدهد رفتارهایمان را تنظیم کرده و خود را با واقعیت منطبق کنیم.
تمرین اراده یادتان نرود.
برای تقویت اراده، بین تخیل خودتان و اراده، آشتی برقرار کنید. یادتان باشد که هرگاه بین اراده و تخیل، مقابله به وجود آید آن که پیروز میدان است، تخیل است! قدرت تخیل، همیشه بیشتر از قدرت اراده است و اگر ما اراده کنیم که کاری انجام دهیم و تخیل ما خلاف جهت آن عمل کند، اراده ما مغلوب قدرت تخیلمان میشود. پس قبل از اراده کردن، روی تخیل کار کنیم و تخیل خود را با اراده خود هماهنگ کنیم.
بی آزار باشید.
شاید شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که بیشتر اوقات دلتان میخواهد هیچ فردی را از خود نرنجانید و با همه دوست باشید. با اینحال در دنیای واقعی افرادی وجود دارند که به هر دلیلی آن ها را دوست ندارید و گاهی حتی از همصحبتی با آنها حس بدی سراغتان می آید. بهتر است که با آنها ارتباطتان را محدود سازید و سعی کنید هرگز عمداً کسی را نرنجانید. در چنین شرایطی روش عاقلانه و درست این است که وضعیت بینابینی را بین یکدیگر به وجود آوریم. یعنی بر اساس اصولی که به آن باور داریم با او رفتار میکنیم. ارتباط را با تنفر و ناراحتی آلوده نکنیم چرا که تغییر دیدگاهمان در آینده کار ساده ای نخواهد بود.
هر روز چند نفر را ببخشید.
در درجه اول خودتان را ببخشید. اسامی کسانی را که به شما بدی کرده اند بنویسید روزی سه نفر آنها را در دعاهایتان ببخشید
چرا بخشیدن کسانی که به شما بدی کردهاند تا این اندازه مهم است؟ دلایل مختلفی برای آن وجود دارد. مهمترین این دلایل این است که وقتی احساس نفرت را درون خودنگه میدارید، رنج خودتان را بیشتر میکنید. وقتی کیسه نامرئی تنفر را با خود حمل میکنیم، به آرامی بخشی از آنچه که هستید را ویران میکنید و به کسی که از او متنفر هستید اجازه میدهید روی شما کنترل پیدا کند. در آخر این احساس تنفر شما را سوزانده و تخریب فاجعه باری در زندگی و روابطتان ایجاد میکند.
آرامش درون
راز رسیدن به آرامش درون در رفتاری است که برآمده از خود واقعی باشد، نه افکار دیگران. شما هم مثل تمام موجودات عالم منحصربهفرد هستید. فقط یک «تو» از جنس خودت وجود دارد. تو در این دنیا مأموریت داری که مثل خودت فکر کنی. خواسته هایت از جنس خودت باشد و فقط خودت را در مسیر زندگی مهمان کنی. البته در این سیر و سفر هم اتفاقاتی برایت رخ میدهد که باید از قبل برای مقابله با آنها مجهز شوی. نا امیدی و عدم آرامش در زندگی به این معنی است که خود واقعیات را گم کردهای و ارتباط معنوی تو با خود و خدایت کمرنگ شده است. به عبارتی روح، جسم و روان تو از حالت تعادل خارج شده است. بنابراین لازم است به طور جدی برای این مورد فکری بکنی.
یک تغییر به اندازه یک استراحت ارزش دارد.
زندگی نباید تکرار مکررات باشد. اگر متوجه شدید که در چرخهای ناتمام از روزمرگی گیر کردهاید کارهایی کاملاً متفاوت انجام دهید. مثلاً اگر هر روز بعدازظهر وقت خود را با روزنامه خواندن و تماشای تلویزیون میگذرانید و پس از آن احساس خوبی ندارید؛ میتوانید برای قدم زدن با خانواده یا دوستان بیرون بروید یا در فعالیتهای ورزشی با دوستان شرکت کنید. این تغییر رویه به شما کمک میکند احساس آرامش بیشتری داشته باشید و نه تنها از روزمرگی همیشگی نجات پیدا میکنید بلکه فعالیت های روزانه خود را هم بهتر انجام خواهید داد.
پیاده روی کنید.
این کار به تقویت روحیه شما کمک فراوانی میکند. برای اینکه انرژی بیشتری داشته باشید، اوایل صبح و زیر نور خورشید راه بروید. راه رفتن شبیه یوگا، تای چی و مدیتیشن است. میدانیم که پیاده روی سریع اطراف محل زندگی باعث آزادی فکر میشود ، ولی تأثیر این عمل بر روی ذهن از آنچه تصور میکنید بسیار بیشتر است.
میتوان یک پیاده روی ساده را به یک مدیتیشن تبدیل نمود. این تمرین با کنترل تنفس و تمرکز بر روی آرامش بدن صورت میگیرد. این کار را میتوان قبل از یک جلسه مهم، آغاز یک روز کاری و یا هر ساعت از روز و یا شب که احساس نیاز به آرامش داشته باشید، انجام داد.
با دوستانتان در تماس باشید.
به دوستی که چند وقتی است از او خبر ندارید یک ایمیل بزنید یا تلفن کنید. دوست نزدیک داشتن یکی از مهمترین راه های رسیدن به شادی است. زمانی که شما با دوستانتان مهربان باشید، تنها دوستان شما نیستند که احساس شادی میکنند. بلکه خود شما بیشتر لذت میبرید و صمیمیت بین شما بیشتر میشود.
خودتان را از شر کارهای عقب افتاده خلاص کنید.
بنشینید و روی یک کاغذ یادداشت کنید که چه کارهایی دارید و چه کارهایی عقب افتاده است، مثلاً رفتن نزد دندانپزشک یا ملاقات یک دوست بیمار. همه کارهایتان را فهرست کنید و آنها را به ترتیب اولویت انجام دهید. این کار باعث میشود که دیگر نگران انجام کارهای عقب افتاده نباشید و با خیال راحت برنامه های آینده خود را دنبال کنید.